داستان عاشقانه واقعی کوتاه، داستان کوتاه عاشقانه 4. من و نارازاکی بر خلاف همه ژاپنی ها چشم بادامی کوچکی نداشتیم و کوتاه قد نبودیم. چند سال پیش که برای شرکت در یکی از جشنواره های نقاشی ژاپن رفتم، چند روزی مهمان خانواده نارازاکی بودم. پدر نارازاکی شهردار توکیو و مادرش یکی از اساتید برجسته طب سنتی در ژاپن بود.
داستان عاشقانه واقعی کوتاه
در اینجا چند داستان کوتاه عاشقانه واقعی و زیبا را خواهید خواند. در حال رانندگی به سمت محل کار بودم که یک زوج جالب توجهم را به خود جلب کردند. خانواده ای جوان با یک فرزند کوچک. این دختر مشکل شنوایی و گفتار داشت و به همین دلیل با هم به زبان اشاره ارتباط برقرار کردند و به خاطر او زبان اشاره را یاد گرفته بودند. در حالی که گاهی حتی نمی توانیم یک «متاسفم» ساده بگوییم.
در این قسمت زیباترین داستان های عاشقانه کوتاه را گردآوری کرده ایم. داستان‌هایی که تصادفی به وجود نیامده‌اند، بلکه احساسات نویسنده‌ها دلیل خلق این نوشته‌ها است، برخی از این داستان‌ها واقعی و برخی آفرینش تخیلات نویسندگان است، در واقع احساسات آن‌ها را به تصویر می‌کشند. این شخصیت پردازی ها در آینده با ما همراه باشید.
